بایگانی
ارابه طلایی، سده ۴ یا ۵ پیش از میلاد
تصویر بالا بر گرفته از صفحه ۲۲۲ کتاب Forgotten Empire چاپ دانشگاه برکلی، ارابه ای ساخته شده از طلا را نشان می دهد که در موزه بریتانیا (ANE 123908) نگهداری می شود. این ارابه، به طول ۱۸.۸سانتیمتر، از آثار به جا مانده از دوره هخامنشی است که در تاجیکستان پیدا شده است. هر دو فرد درون ارابه لباس مادها را به تن دارند. هر دو دارای کلاه و آستین های چسبیده هستند. در درون ارابه جایگاه نشستنی برای شخصی که جامه بلند تری به تن دارد، تهیه شده. در جلوی ارابه که شکل ذوزنقه دارد (به صورت نا آشنایی بخش بالایی طولانی تر از بخش پایینی است) ، صورتی از نقشهای مصری به چشم میخورد. اسبها کوچک هستند (سایز Pony) و در کل تنها ۹ عدد از پاهای آنها سالم مانده است. این ارابه شباهت زیادی به ارابه داریوش، که در مهرهای نگهداری شده در موزه بریتانیاست، دارد.
چون در یکی از نظرات عنوان شده بود که این مطلب دروغ است، این رو هم از سایت خود British Museum اضافه کردم.
صورت پهلوی و اوستایی برخی واژگان پارسی امروزین-سری ۱ حرف آ
این خلاصه یادداشت هایی است که از بررسی حرف «آ» که حدود ۷۰ صفحه از جلد ۱ کتاب برهان قاطع را به خود اختصاص داده بود، برداشته ام (توضیحات مربوط به حروف «ب» و «پ» در پستهای 8 و 12 وبلاگ اضافه شده است). برخی نکات که برای من جالب بود:
۱- حرف «ک» در پایان برخی واژه ها مثل آرزوک و آشکاراک حذف شده یا در بعضی واژگان دیگر مثل اروارک (آرواره)، آشیانک (آشیانه)، آفریتک (آفریده)، آلالک (آلاله) به مرور زمان به «ه» تبدیل شده.
۲- در مواردی «ت» تبدیل به «د» شده مثل آزات (آزاد)، آزارتن (آزردن)، آفریتن (آفریدن)، که از تبدیلهای شناخته شده در تحول زبانهاست.
۳- اسامی مصدر که با «ش» پایان می یابند، در گذشته (پهلوی) به صورت «شن» بوده. مثل:آمرزشن، آموژشن، آزمایشن. (برداشت شخصی: شبیه tion در انگلیسی است.)
۴- «آ» در بسیاری از موارد پیشوند است و در برخی موارد این پیشوند آ برای منفی سازی به کار می رود. مثل: آزرمیدخت= آ + زریما (فرتوت و شکسته) یعنی کسی که شکسته نخواهد شد. یا آوردن= آ + وردن(که همان بردن است) یعنی مخالف بردن. (برداشت شخصی: شبیه این مطلب در انگلیسی هم هست مثل:synchronous و asynchronous یا symmetric و asymmetric)
۵- ساختار کلمات آبستن، آذربایجان، آرشام و آزمایش هم برای من جالب بود و همچنین کلمه آستر که اصلا حدس نمیزدم یک واژه پهلوی باشد.
علائم اختصاری: پهلوی=Ph ، اوستایی=Av ، پارسی باستان=O.P. ، سانسکریت= S
همچنین آ=aa ، خ=x ، ژ=zh
واژگان
آبان=جمع آپ (فرشته نگهبان آب) Av=aap, O.P.=aapi, Ph=aap
آبستن=پیشوند آ + پس (پسر،فرزند) + تن Ph=aapestan
آتش Av=aatarsh, aatar, Ph=aatarsh, aatur
آهختن Ph=aahixtan
آذر Av=aatar, aatere, O.P.=aatr, aathr, Ph=aatur
آذر باد Av=aaterepaata
آذربایجان آتورپادگان=آتور (آتش)+پات،پای (پاییدن، نگهداری)+گان (پسوند مکان) Av=aaturpaata, Ph=aaturpaat
آذین = پیشوند vaina + adhi (نگاه، نظر), Ph=adhveenak
آرام = پیشوند آ + مصدر اوستایی رام (استراحت کردن)
آرزو Ph=aarzook
آرشام : آرشا=خرس + آما=زور،نیرو , به معنی دارای نیروی خرس
آرواره Av=hanuharena, Ph=ervaarak
آزاد Av=aazata, Ph= aazaat
آزادی Ph=aazaatih
آزادگی Ph=aazaatakih
آزاردن Ph=aazaritan
آزرمیدخت آ (نفی) +زریما (فرتوت،شکسته)
آزمایش aizi پیشوند +maa=اندازه گرفتن—- Av=aaizamaa, Ph=aazmaayishn
آزوری Ph=aazvarih
آژی Av=azhi, S=ahi یعنی مار
آس S=asan, Av=asan, asman
آستر Ph=aastar به معنی باطن هر چیز
آسمان Ph=asman
آش S=as
آشامیدن = پیشوند آ + مصدر اوستایی shaamaa (نوشیدنی)
آشنا پیشوند آ + مصدر پهلوی
آشتی Ph=aashtih
آشفتن = پیشوند آ + مصدر xshaob (مضطرب شدن)
آشکارا Ph=aashkaaraak
آشیانه Ph=aashaanak
آفتاب = آف (روشنی) + تاب (تابیدن) Ph=aftaap
آفریدن Ph=aafritan
آفریده Ph=aafritak
آلاله Ph=aalaalak
آلو Ph=aalu
آلودن Ph=aalutan
آمار Ph=aamaar
آمارگر Ph=aamaargar
آمدن Ph=aamatan
آمرزش Ph=aamurzishn
آموختن Ph=aamooxtan
آموزگار Ph=aamoozhakaar
آموزش Ph=aamoozhishn
آمیخته Ph=aamextak
آن Ph=aan (دیگر)
آواز ریشه اوستایی vak یا vac به معنی گفتن. ریشه سانسکریت vavaaca. همریشه با vaaj, vaajak پهلوی– اوستایی vac — سانسکریت vaac— لاتین vox—فرانسوی voix— انگلیسی voice
آوردن = پیشوند آ (نفی) + بردن Ph=aawaritan
نمونه هایی از مهرهای دوران هخامنشی
در سمت چپ شکلهای ۱ تا ۴، برگرفته از کتاب Forgotton Empire ، مهرهای استوانه ای که نقش سمت راست حاصل آنهاست نشان داده شده.

شکل ۱.محل نگهداری موزه بریتانیا (British Museum)، شماره ANE 89132، ارتفاع : ۳.۷ س.م.، قطر : ۱.۷ س.م.
توضیح: شاه شخصی است که ایستاده و تیر را به سوی شیر نشانه رفته. دو اسب بر شیر افتاده می تازند. این صحنه با دو درخت خرما از متنی که به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی نگاشته شده، جدا شده است. ترجمه متن اینگونه است: من داریوش هستم شاه. (البته تنها در متن بابلی واژه بزرگ هم اضافه شده : من داریوش هستم شاه بزرگ). این مهر در مصر پیدا شده است.

شکل ۲.محل نگهداری موزه بریتانیا (British Museum)، شماره ANE 89333، ارتفاع : ۳.۳ س.م.، قطر : ۱.۷۵ س.م.
توضیح: دو سرباز روبروی یکدیگر. سرباز سمت چپ با لباس مادی نیزه ای را به سوی سرباز یونانی که کلاهخود پوشیده نشانه رفته است.

شکل ۳.محل نگهداری موزه بریتانیا (British Museum)، شماره ANE 89781، ارتفاع : ۳.۱ س.م.، ۲ در ۱.۴۵ س.م.
توضیح: فردی با تاج و لباس پارسی و کفشی با سه بند در حالیکه شمشیری کوتاه در دست دارد در حال نبرد با هیولایی تاجدار است. در سمت راست درخت نخل و بزی به چشم میخورد.

شکل ۴.محل نگهداری موزه بریتانیا (British Museum)، شماره ANE 89009، ارتفاع : ۳.۵ س.م.، قطر : ۱.۴ س.م.
توضیح: سوارکار نیزه ای را به سوی شیری نشانه رفته است. متن نوشته شده روی مهر به عیلامی: آیناکا پسر فرایتیش.
شکل ۵. محل نگهداری موزه لوور
توضیح (به نقل از کتاب Women in Ancient Persia): زنی در سمت چپ بر روی تختی نشسته و پاهاش رو بر روی یک چهار پایه قرار داده. این زن که تاجی بر سر، لباس پارسی به تن و پوششی نیز بر سر دارد، در دست راستش گلی رو گرفته. زن دیگری در مقابل این شخص با پرنده ای در دست ایستاده است. زن سومی هم که تاج به سر دارد در سمت راست قرار گرفته.
کتاب Seals on the Persepolis Fortification Tablets در سه جلد نوشته Mark Garrison , Margaret Cool Root چاپ دانشگاه شیکاگو اطلاعات مفیدی درباره این مهرها دارد. بخش ۱ ( ۵۶۲ صفحه) و ۲ ( ۲۹۱ صفحه) از جلد نخست این کتاب (Volume I, Images of Heoric Encounter) را میتوانید از I & II بارگذاری (دانلود) کنید.
از دیدگاه نوع شناسی نقشهای مهرهای بررسی شده در جلد ۱ کتاب به دسته های زیر تقسیم میشود.
۱-نقشهایی که در آن قهرمان، دو جاندار (حیوان یا موجود افسانه ای) را کنترل می کند. (غالبا این دو جاندار به صورت متقارن در دو سوی قهرمان قرار دارند)
۲-نقشهایی که در آن قهرمان مشغول نبرد با، یا ترساندن جانداری است.
۳-نقشهایی که ترکیبی از کنترل و نبرد است.
۴- نقشهای دیگر: مثلا قهرمان نشسته یا جانداری را بر روی سر خود حمل می کند.
کلیه مهرها به صورت استوانه ای نبوده و مهرهایی به صورت استمپ نیز وجود داشته. در هر دو مورد نقش مورد نظر بر روی این مهرها کنده کاری می شده و با فشار دادن (استمپ) یا غلتاندن استوانه این نقش بر روی صفحه (گلی) حک می شده. در جلد یک، ۳۱۲ مهر بررسی شده که از این تعداد ۱۸ مهر (۶٪) از نوع استمپ و بقیه به صورت استوانه ای (Cylinder Seal) هستند. جلدهای ۲ و ۳ تعداد بیشتری از مهرهای استمپ را در بر دارد. مهرهای استمپ در جلد ۱ بر اساس شکلشان به چهار گروه دایروی (گرد)، چهار ضلعی، هشت ضلعی و بیضی شکل دسته بندی شده اند. حدود ۷۲٪ از مهر های استمپی به دریافت کنندگان آنها تعلق داشتند (کسانی که از مکانهای دور یا نزدیک به دستگاه اداری تخت جمشید می آمدند.). بافت نگار (هیستوگرام) قطر و ارتفاع مهرهای استوانه ای (بررسی شده در جلد ۱ کتاب) به این صورت است.
این مهرها بر اساس نوع کنده کاری به ۱۰ نوع (Modeled, Mixed I, Fortification, Mixed II, Court, Broud Flat, Linear, Diverse, Plausibly antique, Antique) تقسیم می شوند. تعداد هر گروه از این مهرها (جلد ۱ کتاب) را در جدول زیر می توانید ببینید.

برداشت من از شکلهای کتاب (بخش ۲ جلد یک) این است که مهرهایی که در لوح های تخت جمشید (PFT) به کار رفته اند به این صورت هستند: اگر لوح را به صورت یک مکعب مستطیل فرض کنیم در سطح وسیع آن متن نوشته شده و در ضلع دیگری مهر زده شده است. مثل شکل زیر:

گزیده هایی از کتاب Women in Ancient Persia (زنان در ایران باستان) نوشته Maria Brosius
متن زیر ترجمه گزیده هایی از کتاب Women in Ancient Persia نوشته Maria Brosius است. این کتاب در سال ۱۹۹۸ چاپ شده. من کتاب را خط به خط نخوانده ام ولی نکاتی را که به نظرم جالب بود، اینجا یادداشت کردم (مانند متن های پیشین نوشته های آبی رنگ برداشت های شخصی است). دلیل انتخاب این کتاب شاید این بود که از دید من چگونگی رفتار هر جامعه با زنان محکی است از پیشرفتگی فرهنگی آن جامعه. (در متن زیر Q=quarts)
با بررسى لوح های تخت جمشید که به (PFT (Persepolis Fortification Tablets معروفند در كنار منابع يونانى و بابلی اطلاعات بسيارى در مورد وضع مالى و اجتماعى زنان دوره هخامنشی ميتوان به دست آورد:
۱- مالكيت مستقلات
بنا بر PFT و نیز منابع یونانی ميتوان نتيجه گرفت كه زنان دربار به طور قطع داراى املاکی نه تنها در ساتراپ خود بلكه در ساتراپ هاى ديگر بودند.(این به معنای نفی مالکیت در مورد زنان عادی نیست.) فعاليت اقتصادى اين زنان تنها به مالكيت محدود نبوده بلكه به گونه فعالى در مديريت اين املاك دخالت داشتند. گواه اين امر وجود مهر هاى شخصىِ آنها(نمونه هایی از این مهرها رو از کتابهای دیگر به زودی در وبلاگ قرار خواهم داد.) و همچين نامه هایی است كه حاوى دستورات مدیریتی آنهاست. نمونه ای از كنترل كامل زنان بر املاکشان، مداركى است كه دال بر دريافت مبالغی از اجاره دادن املاك است (به عنوان مثال در مورد Artim). دليل ديگرى بر استقلال اقتصادی آنها، لوح های مربوط به ثبت پرداخت هاى سفر در PFT است که نشان می دهد كه پرداخت به صورت مستقل و به شخص صورت می گرفته.
براى من اين موضوع (وجود مهر شخصى و استقلال كامل در اداره املاك) كه حاكى از پذيرش زنان به صورت عناصر مستقل اجتماعى توسط جامعه اى در ۲۵ قرن قبل است، بسيار جالب توجه بود.
۲-آنچنان كه از PFT در مییابیم نرخ كاركنان زن و مرد متعادل بوده و زنان در گروه هاى كارى (پاشاب) حضورى به پر رنگى مردان داشتند. رياست این گروه هاى كارى، به تناسب می توانسته به عهده زنان (با عنوان آراشارا پاشابنا arashara pashabena) نیز باشد. در PFT حتى حقوق اين افراد ذكر شده كه ۳۰Q شراب، ۵۰Q غله و گوشت بوده. البته آنچنان كه از PT 6 ميتوان فهميد، پرداخت علاوه بر اجناس به صورت نقدى نيز وجود داشته.
از نكات جالب ديگر اين است كه حقوق كاركنان بر اساس تخصص و کیفیت كار آنان تعين می شده نه جنسيت، و حقوق كاركنان زن و مرد برابر بوده. تنها مورد تفاوت حقوق در كارهاى غيرتخصصى است كه در آن مردان ۳۰Q و زنان ۲۰Q غله دريافت ميكردند.
۴-كاركنان زن علاوه بر حقوق، پس از تولد نوزادشان پاداش نیز مى گرفتند.
۵- مقايسه نرخ ثبت شده نوزادان دختر و پسر در PFT نشان ميدهد كه به هيچ عنوان كشتن یا جلوگیری از تولد نوزادان دختر در جامعه هخامنشی وجود نداشته.
۶-زنان دربار هخامنشی داراى نفوذ سياسى نسبتأ زيادى بودند. گرچه موضوع قضاوت به عهده شاه بوده، ولى پس از تصميم شاه، زنان ميتوانستند موجب تجديد نظر در حكم و تغيير چگونگى اجرای حكم شوند (مانند Parisatis و Amestris).البته شرط لازم اين موضوع، پيگيرى اجراى حکمی عادلانه تر بوده نه مقاصد شخصى، و اگر خلاف اين میبود، خود مورد باز خواست شاه قرار مى گرفتند. در ميان این زنان مادر شاه جايگاه ويژه اى داشته. جالب اينجاست كه در چشم یونانیان توانايى هاى زنان در دستگاه حكومت هخامنشی نشانى از ضعف هخامنشیان و کمبود كنترل به حساب مى آماده است. كلا یونانیان به صورت عام نوع زن را خطرى براى پایداری سياسى مى ديدند. بنا بر ديد آنان، زن به دنيايى كه قوانين آنرا مردان ميگذارند تعلق ندارد. هرودوت زنان ايران را داراى استقلال كامل از همسرانشان وصف ميكند. در تمام نوشته هاى يونانى زنان دربار ايران فعال و خطرناك وصف شده اند و از ديد هرودوت آنان به تضعیف قدرت شاه، و دخالت در امور سياسى متهم ميشوند.
۸- فرزندان ايرانيان برجسته توسط زنان آموزش مى ديدند.
۹- اینکه کمتر آثار هنری ای با موضوعیت زن از دوره هخامنشی باقیمانده، دلیل بر عدم وجود چنین آثاری از اصل نیست. نویسنده با استناد به موارد بسیاری در فصل چهارم کتاب (که در حوصله این چند خط نیست) این موضوع را نشان می دهد.
سند طلاق روی کاغذ پاپیروس، ۴۹۲ پیش از میلاد، موزه بریتانیا
این سند به خط قدیم مصری (Demotic script) متعلق به دوره داریوش اول است و در موزه بریتانیا (British Museum) نگهداری میشود. ترجمه متن عکس زیر، بر گرفته از صفحه ۱۹۹ کتاب Forgotten Empire ، اینگونه است: این متن جدایی پارتی (Parti) از همسرش (زنش) تاخت (Takhet) را ثبت میکند که تاریخ آن اولین ماه از فصل آشت (achet) سال ۳۱ در زمان فرعون داریوش اول است.
لوح گلی دوره هخامنشی نشاندهنده پاداش کارکنان زن پس از زایمان
هفته گذشته مشغول خواندن دو کتاب Persepolis Fortification Tablets چاپ دانشگاه شیکاگو و Forgotten Empire(the world of ancient persia) چاپ دانشگاه برکلی بودم. آنچه در ادامه آمده است ترجمه و خلاصه بخشهایی از این دو کتاب درباره لوح هاى تخت جمشيد است (بخشهایی که با آبی نوشته شده نظر شخصی است نه ترجمه).
لوح هاى تخت جمشيد كه به Persepolis Fortification Tablets (PFT) معروف هستند، در
سال ۱۹۳۳ كشف شدند .نام Fortification از محل كشف آنها، به نام دیوار استحکامات یا بارو (Fortification Wall) ، نشأت گرفته .تعداد اين لوح ها حدود ۳۰۰۰۰ است و تاریخ آنها به سال سیزدهم تا بیست و هشتم داریوش اول باز می گردد (۵۰۹ تا ۴۹۴ پ.م.) . اكثر اين لوح ها به زبان عيلامى ، تعداد كمى به زبان آرامى، يك لوح به زبان اکدى و يك لوح به يونانى است . اين لوح ها از سال ۱۹۳۶ به دانشگاه شيكاگو قرض داده شده كه تيمى از خبرگان در اين زمينه، دست به كار ترجمه اين لوح ها شدند. پس از جنگ جهانى دوم افراد تيم كاهش يافت به طورى كه تنها يك نفر، Richard Hallock، بر روى لوح هاى عيلامى كار ميكرد. او در سال ۱۹۶۹ ترجمه ۲۰۸۷ لوح نوشته عيلامى را با عنوان Persepolis Fortification Tablets ، منتشر كرد . اين كتاب علاوه بر ترجمه transliteration لوح ها را هم شامل است . او تا پيش از مرگش در سال ۱۹۷۹، تعداد ۲۵۸۶ لوح را ترجمه كرد .ترجمه لوح هاى زبان آرامى، كه از مصر تا آسياى مركزى نه تنها براى استفاده محلى بلكه در ارتباطات میان-منطقه ای (inter-regional) استفاده می شده، توسط Raymond Bowman انجام شده . او نيز تا پايان زندگى اش ۵۰۰ لوح را ترجمه نمود. دسته دیگری از الواح که شامل ۷۵۳ لوح است و به الواح خزانه (Persepolis Treasury) معروف هستند، در اتاقی در شمال شرقی خرانه تخت جمشید پیدا شده اند و مرتبط با سال سیزدهم داریوش اول تا سال هفتم اردشیر اول هستند.منبع: I و II
با ترجمه این لوح ها تصویری از ساختار اداره کشور در زمان هخامنشی به دست می آید که از لابلای آن می توان نکات ارزشمند منحصر به فردی را درباره اینکه چه اندازه این مردمان نه تنها از معاصران خود بلکه از آیندگان نیز در ایجاد ساختاری ارزشمدار (تنها قائم به ارزش انسانی) پیشی گرفته بودند، دریافت. به عنوان مثال در دستگاههای حکومتی دیگر تا قرنها پس از آن برده داری، رسمی بسیار شناخته شده بوده، در حالیکه بخش زیادی از این لوح ها سند پرداخت های ماهانه به کسانی است که در آنجا کار می کرده اند. این افراد نه تنها برده نبوده اند بلکه از مزایای قابل توجهی برخوردار بودند. به عنوان مثال یکی از مطالبی که برایم بسیار جالب بود، ارزش دادن به سختی ای که زنان عادی (نه الزاما زنان دربار) برای به دنیا آوردن فرزند میکشند، در ۲۵۰۰ سال پیش بود. در ادامه مختصری از مدارک تاریخی مرتبط با این موضوع را می بینیم.
بخش N از کتاب Persepolis Fortification Tablets ترجمه الواحی است که شامل اطلاعات مربوط به پاداش های مادران شاغل (واژه به کار رفته در الواح kurtash به معنای کارکننده است) پس از زایمان است. این پرداخت ها حقوق زمان بارداری نبوده، بلکه هدیه یا پاداش به حساب می آمده. جالب است که از اطلاعات این الواح میتوان نسبت جنسیت ها را به دست آورد به عنوان مثال در لوح های ذکر شده در این کتاب تعداد کودکان به دنیا آمده ۴۴۹ و نسبت تولد پسر به دختر ۵۵ درصد به ۴۵ درصد است. یا در لوحی دیگر (PF1219) ۸۲ پرداخت در طول یکسال ثبت شده است. بر اساس این الواح (PF1200-14) شراب از متداولترین پاداشها بوده. واحد شراب در آنزمان marrish بوده که تقریبا معادل ۲۰ لیتر است و به نظر می رسد
ish-ba-mi-ya نیز معادل یک دهم marrishباشد. مادرانی که فرزند پسر به دنیا می آوردند یک ماریش و آنهایی که صاحب فرزند دختر می شدند یک دوم ماریش شراب دریافت می کردند. (این تفاوت از ارزش مطلب نمیکاهد چون حتی عدم برده داری و وجود این پاداشها، بسیار جلو تر از زمان خود است. این مطلب حکایت از
تمایل بیشتر به تولید نیروی کار (احتمالا کشاورزی و جنگ آوری) دارد) علاوه بر شراب، آبجو، غلات و آرد نیز از جمله پاداشها ذکر شده است (PF1215-21). در برخی از الواح پرداخت ها در مقادیر کمتر ولی به صورت متناوب ماهانه بوده است.
در میان این الواح، PF1209یکی از نادرترین هاست که در آن نام مادران نیز ذکر شده است. منبع Persepolis Fortification Tablets p.37-38 : تصویر بالا برگرفته از صفحه ۱۹۷ کتاب امپراطوری فراموش شده یکی از الواح ذکر شده وترجمه آن بدین گونه است: ۱۲
ماریش شراب که توسط ایردومارتیا تامین شده بود، به وسیله ماکوکو دریافت و بین ۹ زن
که فرزند پسر و ۶ زن که فرزند دختر به دنیا آورده اند توزیع شد( سال۲۳ ).
سلام. به وبلاگ شبهای بی سحر خوش آمدید. این وبلاگ سعی دارد نگاهی خالی از هرگونه حب و بغض به آثار بر جای مانده از نیاکانمان داشته باشد.
باشد تا پیوند با ریشه هایمان، ما را زنده نگاه دارد.
دیدگاههای اخیر