خانه
> لرستان, موزه ی هنر سینسیناتی, پیش از هخامنشی (Pre-Achaemenid), آثار باستانی-تاریخی, ایران باستان > پلاک نقره ای با نقشِ زروان خدای زمان
پلاک نقره ای با نقشِ زروان خدای زمان
تصویر بالا یک پلاک نقره ای به ابعاد 11.6 در 25.3 سانتی متر را نشان می دهد که حدود 2800 سال پیش در منظقه ی لرستان ساخته شده و اکنون در موزه ی هنر سینسیناتی قرار دارد. شخصیت مرکزین در این شکل به احتمال زیاد «زروان» خدای هندوآریایی ِ «زمان» را نشان می دهد. در کنار زروان شخصیت هایی در سنین مختلفِ کودکی، میانسالی و پیری نشان داده شده اند.
منبع: کتاب The Medes and Persians نوشته ی William Culican،
شکل: شماره ی 4، توضیحات : صفحه ی 241
دقایق متمادی به این تصاویر زیبا خیره می شوم و ده ها پرسش جورواجور ذهنم را مشغول می کند. لازم دانستم به پاس قدرشناسی دو خطی بنویسم.
درود بر ا.ش. گرامی. آره این تصویر که خیلی جزییات داره. احتمالا در آینده کامل تر می کنمش. کلا آثار لرستان خیلی جالب ه. دارم سعی می کنم یک مجموعه ی کاملش رو تهیه کنم و بذارم اینجا.
ضمنا، مرسی که می نویسی ا.ش. جان. اینکه بدونم کسانی هستند که مثل من از دیدن این تصاویر لذت می برند، شوقم رو برای گذاشتن مطلب جدبد دوچندان می کنه.
چیزی فراتر از لذت حضرت رائیکا! همان گونه که گفتم پرسش های ذهنی زیاد هستند. مثلاً نزد خود می اندیشم که چرا در این تصویر درکنار موجودات حقیقی و افسانه ای (شاید هم اسطوره ای) اثری از حیوانات دیده نمی شود؟ چرا در تندیس های برنزی بالا تلفیقی از انسان و پرنده و حیوان چهارپا مورد نظر بوده و در آجرهای رنگین پایین نقش حیوان چهارپا زدوده شده و ظاهراً بر قدرت پرواز تکیه شده؟ فراموش نکنیم این آثار همه کمابیش متعلق به یک دوره زمانی-مکانی هستند. آیا کاربرد اثر در انتخاب نقش های آن موثر بوده؟ اساساً رمز تنوع خیال پردازانه پیشینیان ما در چیست؟ اگر آثار نقاشی و طراحی انسان صد سال اخیر را با گذشته قیاس کنیم، این تفاوت بارز در نگرش و ذهنیت امروز با دیروز کهن ریشه در چه دارد؟ چرا امروزه کسی اصرار ندارد سیمرغ افسانه ای را با سر انسان ترسیم کند؟ و از این دست …
سپاس از عنایت شما.
همین طوره ا.ش. جان. پرسش هایی که به ذهن آدم می رسه واقعا زیاده. البته حدس می زنم تمدن های ایران بی تاثیر از تمدن اصلی مجاور خودش، یعنی میانرودان، نبوده. نقش هایی ترکیبی انسان و حیوان در این تمدن و تمدن ایلام در شوش متداول بوده مثلا نقش گاو-مرد که در این پست آمده یا چیزی که در این اثر می بینیم. نقش های ترکیبی به این صورت، ظاهرا قدرت های ماورایی رو می رسونده. از دوره ی هخامنشی دیگه در نقش های ترکیبی، انسان بخشی از نقش نیست. یعنی شیر بالدار یا اسب بالدار داریم ولی تا جایی که من به یاد می آورم ترکیب انسان و حیوان رو نمی بینیم. شاید توجه به این نکته هم بد نباشه که مثلا آثاری که از لرستان به جا مانده در حقیقت آثار مردمی کوچ نشین و عشایر است و دور از انتظار نیست که با آثار مثلا حکومت سیستماتیک دوره ی هخامنشی متفاوت باشه.
اینهایی که نوشتم فقط در حد حدس هایی است که می زنم. ضمنا من همین پایین هام رفیق، حضرت نمی چسبه : ))
سلام خدمت ا.ش عزیز
در مورد اینکه می گویید» این تفاوت بارز در نگرش و ذهنیت امروز با دیروز کهن ریشه در چه دارد؟ چرا امروزه کسی اصرار ندارد سیمرغ افسانه ای را با سر انسان ترسیم کند؟ »
خیلی مبسوط می تونم جوابتو بدم ولی کوتاه همینو بگم که ذهنیت ها فرق کرده دید و نگرش آدمی عوض شده و خرافات و متافیزیک و… تا حدودی جایگاه خودشون رو دست داده اند.
خیلی قشنگ بود و با این تصویر تونستم نظر بعضیها رو نسبت به ایران عوض کنم
مرسی
بسیار زیبا و حیف که در موزه سین سیناتی است به امید روزی که به میهن اصلی اش بازگردد.
راییکای عزیز سلام
شما که در زبان شناسی ید طولایی داریدفبه نظرتون بین «زروان» و «کرون» الهه زمان یونان همریشگی وجود دارد یا نه ؟-)
نه بابا ید طولام کجا بود؟ : ))). می گردم ببینم چیزی پیدا می کنم در موردش یا نه. جالبه.