دو نامه از بانویی سغدی

یکی از نامه های سغدی که با نام Sogdian Letter 1 شناخته می شود، جنس: کاغذ، ارتفاع: 25 سانتی متر، پهنا: 40.9 سانتی متر، قدمت: 312-314 میلادی، محل کشف: دون هوانگ، زمان کشف: 1907 میلادی، محل نگهداری: کتابخانه ی بریتانیا (آیتم  Or.8212/92.1 (T.XII.a.ll.1))

نامه های سغدی که غالبا نامه های تجاری هستند، جزء آثار غیردینی (غیر از آثار بودایی، مانوی، و مسیحی) هستند که به شناخت زبان سغدی کمک بسیار کرده اند. برخلاف اغلب نامه های سغدی که توسط مردان نوشته شده، دو نامه توسط بانویی به نام میونای (Miwnay) نوشته شده. نامه ها در دوران قحطی و جنگ پس از فروپاشی حکومت مرکزی چین نوشته شده است. مخاطب نامه ی نخست که در تصویر بالا دیده می شود مادر او، چتیس (Chatis) است. او برای مادر خود شرح می دهد که چگونه در دون هوانگ توسط شوهر خود، نانای-دات (Nanai-dhat)، رها شده و اینکه او چگونه در جستجوی کسی است که او را به خانه ی مادرش بازگرداند ولی همه یکی پس از دیگری از این کار سر باز می زنند. بنابراین او و دخترش شاین (Shayn) با صدقه ای که از معبد زرتشتیان می گیرند روزگار می گذرانند.

مخاطب نامه ی دوم او، همسرش است و او از این شکایت می کند که همسرش او را رها کرده و حتی نامه های او را پاسخ نمی دهد. اگرچه ابتدای نامه با ادب آغاز می شود، ولی همچنان که او بدبختیهای خود را شرح می دهد، لحن نامه نیز تغییر می کند. او می گوید که من، خلاف رای مادر و برادرانم، تو را اطاعت کردم و به دون هوانگ آمدم. حتما خدایان در همان لحظه بر من خشم گرفتند. من ترجیح می دهم که همسر یک سگ یا یک خوک باشم تا همسر تو.

در انتهای نامه، دختر او نیز مطلبی اضافه می کند که او و مادرش مجبور شده اند خدمتکار چینی ها بشوند. ولی به نظر می رسد او شخصی به نام فرخوند را بیش از پدر خود ملامت می کند. ممکن است فرخوند یکی از کارگزاران پدر او بوده که برای صاف کردن قرض خود، او و مادرش را در اختیار خانواده ی چینی قرار داده است.

امروز می دانیم که این دو نامه هرگز به مقصد نرسیده اند و در سال 1907 در بقایای یک برج مراقبت در شمال غرب دون هوانگ یافته شدند.

متن دقیق نامه ی 1 در زیر آمده است:

[از دختر او] ، زن آزاد می[ونای]، به [مادر] عزیزش چتیس، برکت و احترام. روز خوبی خواهد بود برای کسی که شما را سالم و آسوده ببیند. و [برای من] آن روز بهترین زمان خواهد بود که خودمان شما را در سلامت کامل ببینیم. من بسیار مشتاق دیدار شما هستم، اما بخت و اقبالی ندارم. من از مشاور ساغارک درخواست کردم، اما شورا می گوید: در اینجا هیچ خویشاوند دیگری به جز آرتیوان به نانای-دات نزدیکتر نیست. و من از آرتیوان درخواست کردم، اما او می گوید: فرخوند … ، و من از عجله امتناع می کنم ، امتناع می کنم … و فرخوند می گوید: اگر بستگان شوهرت رضایت ندهند که نزد مادر خود برگردی، من چگونه می توانم تو را ببرم؟ صبر کن تا … بیاید ؛ احتمالا نانای-دات بیاید. من بدبخت، بدون لباس، بدون پول زندگی می کنم. وام می خواهم، اما هیچ کس به دادن وام به من رضایت نمی دهد. بنابراین من به صدقه های موبد وابسته هستم. او به من گفت: اگر می روی، من یک شتر به تو می دهم، و یک مرد باید با تو بیاید و من در راه از تو به خوبی مراقبت می کنم (؟). باشد که او برای من این کار را انجام دهد تا زمانی که شما نامه ای برای من بفرستید!

مراجع:

وبگاه کتابخانه ی بریتانیا

وبگاه پروژه ای در Smithsonian با نام سغدیان تاثیرگذاران جاده ی ابریشم

  1. saeed
    اکتبر 19, 2021 در 3:22 ب.ظ.

    چقدر جالب بود . ممنون از زحمتتون

    • Raeeka
      اکتبر 21, 2021 در 10:38 ق.ظ.

      خواهش می کنم.

  1. No trackbacks yet.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: